و صفت طولانی و سردیشایسته ی یلدای زمستان نیست بلندترین شب من اولین شب دست درازی تقدیر بود در قامت داماد بر بدن لخت لرزان تو قطب جنوب سیاره ای بی نهایت بزرگم خورشید منظومه ام به غروب نشست شب دراز من از همان لحظه آغاز گشت و تو چه میدانی چیست سیاهی در پس سیاهی , ...ادامه مطلب
همانجا که عجایب هفتگانه هوش از سر می پراند درست همانجا، تو اگر ایستاده باشی همه مات تو خواهند بود . . . . هروس، زئوس، هرا و هرمس خدایانی مسخره اند در معابد باشکوه مردمی ابله کافیست تو بیایی تا زمین یکدست پیرو یک "آیین" باشد همه معابد، برای تو بیا که آفتاب بتابد بر مغز رطوبت گرفته ی این جماعت ,m,meaning,n,com,0,b,l,net,mm,k ...ادامه مطلب